علیرضا قزوه از شاعران سرآمد حوزه هنری است که همراه با انقلاب اسلامی، شعر و جهانش شناخته شد. خودش را بیش از هر شاعری دلبسته به این آب و خاک می­ داند و شاعری متعهد با عقیده‌­ای راسخ قلمداد می­ شود. هر سال در نیمه رمضان به دیدار رهبر انقلاب می­‌رود تا در گرماگرم مجلس حضور به هم رساند.

علیرضا قزوه

همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: علیرضا قزوه از شاعران سرآمد حوزه هنری است که همراه با انقلاب اسلامی، شعر و جهانش شناخته شد. خودش را بیش از هر شاعری دلبسته به این آب و خاک می ­داند و شاعری متعهد با عقیده‌ای راسخ قلمداد می‌شود. هر سال در نیمه رمضان به دیدار رهبر انقلاب می‌رود تا در گرماگرم مجلس حضور به هم رساند. او سال‌ها پیش مجموعه شعر «صبح بنارس» را منتشر کرد و به‌ تازگی «شام اَوَر» او با حضور عبدالجبار کاکایی، محمود اکرامی ­فر و یوسفعلی میرشکاک رونمایی شد. این دو مجموعه شامل شعرهایی است که قزوه در هند سروده است. به این بهانه فرصت را غنیمت شمردیم تا از اوضاع شعر و زبان فارسی در روسیه و ماوراء‌النهر که از قضا قزوه همکاری فرهنگی نیز در این سرزمین‌ها داشته، جویا شویم. گفت­ و گویمان با موضوع چاپ کتاب جدید قزوه آغاز شد و در ادامه به محور اصلی که همان گسترش زبان فارسی در هند باشد، پرداختیم.

در فضای آشفته­ ای که غم نان کمتر اجازه می‌دهد کسی سراغ کتاب و مجموعه شعر برود، از آخرین کتاب شما با عنوان «شام اَوَر» در همان مجلس رونمایی هم استقبال شد. اشخاصی مانند یوسفعلی میرشکاک، محمود اکرامی­ فر و عبدالجبار کاکایی به این مراسم دعوت شدند. چه سنخیتی بین این کتاب و «صبح بنارس» است؟ آیا این کتاب ادامه همان سبک سرایش شما در «صبح بنارس» است؟

مجموعه شعر «شام اَوَر» بیشتر شامل شعرهایی می‌شود که در سال‌های‌1391 به بعد سروده شده است. اگر بخواهم به شکل رساتر بگویم، سروده‌های 10سال اخیر مرا دربرمی­ گیرد.

همه قطعاتش، شعرهایی است که در این 10سال سروده ­اید؟

در 10سال اخیر من 2 سلسله یا 2 نوع شعر سروده ­ام؛ یکی در کتاب «صبح بنارس» منتشر شده که انتشارات شهرستان ادب چند سال پیش آن را به چاپ رساند و دومین مجموعه هم شامل 65غزل می‌شد که همه­ شان را در کتاب اخیرم یعنی «شام اور» منتشر کرده ­ام.

چرا عنوان­ های کتابتان قدری عجیب و غریب است؟

این دو، نام دو شهر در هندوستان است. صبح بنارس و شام اور در شبه‌قاره هند بسیار معروفند. از این جهت که صبح ­های زیبا و شب­ های زیبایی را می‌توان آنجا تجربه کرد. صبح بنارس و شام اور واقعا دیدنی و زیبا هستند. مردم آن سامان به زیبایی شب اور و زیبایی صبح بنارس اهمیت می‌دهند و بر آن واقفند. این شعرها به‌ دلیل اینکه بیشتر در هندوستان سروده شده، ادای احترامی نسبت به فضایی است که در آنجا زندگی کرده ­ام. در واقع این دو نام عجیب مجموعه اشعارم که گفتید، برگرفته از نام این دو خطه در هندوستان است.

در هند بیشتر بنارس بودید یا اور؟

واقعیتش این است که وقتی در هندوستان سکونت داشتم، اغلب وقتم را در شهر دهلی­ نو می‌گذراندم. اما بسیاری مواقع سفرهایی به «لکنو» که مرکز اور است، داشتم. همچنین شهرهایی مانند بنارس و کشمیر را هم دوست می­ داشتم. این شعرها محصول آن کشور بود؛ یعنی در آن اقلیم سروده شده. شعرها هم فضاهای مختلفی دارد؛ 65غزل با محتواهای مختلف.

این محتواها شامل چه مضامینی می­ شوند؟

مثلا شعرهای رمضانیه هم در این مجموعه دیده می‌شود. حتی در این مجموعه شعرهایی برای افغانستان سروده شده است. شعرهایی هم برای چند تن از دوستانی که در دوران شیوع ویروس کرونا درگذشتند، در این کتاب به چشم می­  خورد. همچنین اخوانیه‌هایی هم در این مجموعه دیده می‌شود. به‌ طور مثال اخوانیه‌ای برای حسین آهی در کتاب آمده. همچنین سروده‌هایی برای افشین یداللهی، شاعر و ترانه‌سرا که سال‌ها برای سریال­ های مختلف تلویزیون ترانه می­ ساخت، در کتابم هست. همچنین شعری برای علیرضا راغب سروده ­ام.

شعرهای اجتماعی یا عاشقانه هم در این مجموعه منتشر شده؟

اتفاقا شعرهای عرفانی هم در کتاب هست. شعرهایی که مباحث اجتماعی را مطرح می‌کند، جابه‌جا به چشم می­ خورد. این محتواها در شعرها پررنگ است. شعرهای اعتراضی هم در این مجموعه وجود دارد و فضاهای متفاوتی را با انتخاب 65غزل برگزیده­ ام که در کتاب چاپ شده. این کتاب هم از سوی انتشارات شاعران پارسی‌زبان راهی بازار کتاب شده است.

به هندوستان و سرزمینی که زیبایی­های متعددی در آن وجود دارد اشاره کردید؛ کشوری که تنها یکی از عادی‌ترین مکان­هایش، تاج‌محل است. کاری برای ترجمه این شعرها در شبه‌قاره انجام داده ­اید؟

ترجمه‌های آثار من بیشتر از شعرهای سپیدم انجام گرفته است. ترجیح می­ دهم که مجموعه غزلیاتم را در ایران منتشر کنم. البته در هندوستان هم مجموع ه­ای داشته­ا م با عنوان «انگشتری سوم خاتم» که در هندوستان منتشر شد. در کشورهای دیگر هر چه از من منتشر شده، ترجمه شعرهای سپید مرا در برگرفته است. به‌ عنوان مثال، مجموعه شعر سپیدم بارها ترجمه شد. مجموعه «سوره انگور» در تاجیکستان به خط سیریلیک انتشار یافت اما در کشور لبنان برای نخستین‌ بار شعرهای سپیدم به قلم موسی بیدج با عنوان «قصاید به توقیت بیروت» (شعرهایی به وقت بیروت) به چاپ رسید.

در کشورهای دیگری هم ترجمه‌های فارسی کتاب‌هایتان به مخاطبان رسیده است؟

در مسکو هم به روسی بگردانده شده.

آنها هم طبعا شعرهای سپید شما را دربر می ­گیرد؟

بله، آنها هم شعرهای سپیدم بودند که در مسکو راهی کتابفروشی­ ها شده ­اند. در دهلی­ نو 2کتابم یکی به زبان اردو منتشر شد که مجموعه شعرهای سپیدم را دربرمی­ گرفت و دیگری مجموعه شعر «مرگ مهربان» به‌ دست علاقه‌مندان به ادبیات و شعر پارسی رسید.

آیا کاری از شما به انگلیسی ترجمه شده است؟

بله، اتفاقا یک کتابم هم به انگلیسی در لندن چاپ شده است. به شکل پراکنده هم به شکل دسته‌جمعی به بسیاری از کشورها رفته و به زبان­ه ای مختلف، اشعار مختلفی از من در کشورهای دیگر ترجمه شده و از آن سوی آب‌ها سردرآورده.

تأثیرگذاری فرهنگ فارسی، خراسان بزرگ و ماوراء‌النهر را دربرمی­گ یرد که امروز شامل کشورهای متعددی است. حتی ازبکستان هم فارسی‌زبان دارد. در این کشورها که تحت‌تأثیر فرهنگ فارسی ­اند، چگونه از شعر ایرانیان استقبال می‌شود؟ آیا استقبال در این کشورها مانند زمان حافظ بوده که حضرت لسان‌الغیب می ­گوید «شکر شکن شوند همه طوطیان هند / زین قند فارسی که به بنگاله می‌رود»؟

من بیشتر در کشور تاجیکستان کارهای فرهنگی انجام داده­ ام. از سال1998 تا 2000 میلادی در تاجیکستان بودم و آنجا با شاعران، روشنفکران و نویسندگان تاجیک از نزدیک حشر و نشر داشتم و با آنها به‌ طور مستقیم کار کردم. فرهنگ تاجیکستان را کاملا می‌شناسم. در کشوری مانند افغانستان هم به هر حال تلاش‌هایی کرده ­ام و با شاعرانشان هم مراودات نزدیک داشته­ ام. با کشور پاکستان و هندوستان هم، چنانچه پرسیدید باید بگویم به‌ ویژه در هندوستان 8سال در کنار شاعرانش زندگی کرده ­ام. شاید باور نکنید، اما بسیاری از شاعران فارسی‌زبانی که در هندوستان سکونت دارند و شعر فارسی می­ گویند، کسانی­ اند که از انجمن ادبی بیدل ما بیرون آمده ­اند و به‌ نوعی می‌توان گفت که در انجمن ادبی بیدل رشد یافته­ اند. این انجمن را ما راه­ اندازی کردیم. انجمن بیدل بیشتر از هر کس مرهون تلاش‌های زنده­یاد کورش صفوی است. در واقع او بود که پیشنهاد برگزاری این انجمن را به من داد. او گفت که این انجمن را برپا کن و جلسات شعر را بگذار و سعی داشته باش که بچه‌های جوان دانشگاه‌های هند را جذب کنی. این پیشنهاد، پیشنهاد بسیار سازنده و راهگشایی بود و من این کار را تا به امروز ادامه داده­ ام.

در حال حاضر این انجمن چه خروجی­‌ای داشته؟

در حال حاضر 15شاعر قدر اول جوان در هندوستان داریم که شعر فارسی می­‌سرایند.

این جوانان چقدر متون کلاسیک فارسی را ارج می‌نهند؟

می­ دانید که هندوستان کشوری است که حتی بیشتر از ایران، نسخ خطی فارسی دارد. تعداد این نسخ خطی به شکل قابل‌توجهی از کشورمان بیشتر است، بنابراین باید هم به متون کلاسیک توجه کنند. از این حیث هم که شده برای مردمان هند، زبان فارسی اهمیت دارد. اخیرا هم دیده­ ایم در سفر اخیر رئیس‌جمهوری ایران، برای عضویت در پیمان همکاری و اقتصادی کشورهای عضو بریکس، آقای مودی به زبان فارسی متنی منتشر کرد و این مهم اهمیت‌دادن به زبان فارسی است که بین هندی ­ها رواج یافته و برای ما هم قابل ستایش است.

شاعران جوان هند چقدر متون کلاسیک فارسی را خوانده‌­اند و چقدر با این متون احساس قرابت می‌­کنند؟

متن فارسی در دانشگاه‌های هند و برای کسانی که با زبان فارسی سر و کار دارند، رایج است. دانشگاهیان با متن قدیم فارسی ارتباط تنگاتنگی دارند اما اگر منظورتان این است که آن شاعران هندی که شعر به هندی یا سانسکریت یا زبان اردو می‌­گویند، باید عنوان کنم که شاید آنها ارتباط کمتری با متون کهن فارسی داشته باشند. اما کسانی که با زبان فارسی ارتباط دارند، با نثر شکوهمند فارسی آشنایی عمیق و پیوندی ناگسستنی دارند.

به موسی بیدج اشاره کردید که می­‌دانم در ایران هم مترجم عربی است. معمولا برای ترجمه پیشنهاد می‌شود که زبان مقصد، زبان مادری مترجم باشد. آیا به این شکل بیشتر و بهتر نتیجه نمی­‌گیریم تا اینکه مترجمی از ایران کتاب شاعر و نویسنده ایرانی را برای خارجی­‌ها ترجمه کند؟

خب، آقای موسی بیدج اساسا کرد است؛ کرد عراقی. زبان او عربی و کردی است و بیشتر هم عربی. به تعبیر رساتر باید بگویم که زبان نخست موسی عربی محسوب می‌شود. گاهی اوقات شعرهایی از من ترجمه کرده که حتی از اصل آن شعر هم در وزن و آهنگ و قوافی عربی زیباتر از آب درآمده است. بیدج همانطور که شما و اهل ادبیات می­‌دانند، تسلط عمیقی به شعر فارسی و عربی دارد و خودش هم شاعر است.

گفتید مجموعه­‌ای هم از شما به روسی ترجمه شده. چه‌کسی آن را به زبان روسی برگردانده است؟

آن مجموعه را خانم «آنا برزینا» استاد دانشگاه مسکو به روسی برگردانده است. آن مترجمی هم که در لندن به زبان انگلیسی برگردانده است، آقای صدرالدین صفوی است. دکتر محسن کریمی راهجردی هم در هند کتاب دیگری از من ترجمه و چاپ و منتشر کرد.

از نحوه تدریس یا اهمیت داشتن زبان فارسی در روسیه اطلاعی دارید؟

روسیه جزو کشورهایی است که زبان فارسی در آنجا رشد چشمگیری داشته. اخیرا 2 شاعر فارسی در مسکو دیده‌­ام که روسی‌اند اما به فارسی شعر می‌سرایند. مجموعه این عوامل، اتفاقات خوبی را برای فرهنگ و زبان فارسی رقم زده است.

قطعه شعری از مجموعه «شام اَوَر»

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام

با هر نَفَس ارادت و با هر نفس سلام

 
باید سلام کرد و جواب سلام شد

بر هرکسی که هست از این هیچ‌کس سلام

 
فرقی نمی‌کند که کجایی است لهجه‌ات

اَترک سلام، کرخه سلام و اَرس سلام

 
ظهر بلوچ، نیمه‌شب کرد و ترکمن

صبح خلیج‌فارس، غروب طبس سلام

 
بازارگان درد! اگر می‌روی به هند

از ما به طوطیان رها از قفس سلام

 
«دیشب به کوی میکده راهم عسس ببست»

گفتم به جام و باده و مست و عسس سلام

 
معنای عشق غیر سلام و علیک نیست

وقتی سلام رکن نماز است، پس سلام

 
قبل از سلام جام تشهد گرفته‌ایم

ما کشتگان مسلخ عشقیم، والسلام

کد خبر 784034

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۱۵:۴۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
    0 0
    وقتی اب نباشه حرفی دیگه باقی نمیمونه